اخوان المسلمین به خانه تکانی سیاسی نیازمند است. حجت الاسلام داوود فیرحی استاد دانشگاه تهران و اسلام شناس با اشاره به نبود آلترناتیوی برای اخوان المسلمین در منطقه تاکید می کند که غرب به خوبی بر این حقیقت واقف است که نبود اخوان به معنای بودن دیکتاتوری نظامی یا افراط گرایی دینی است. دیپلماسی ایرانی: سخن گفتن درباره اخوان نیازمند شناخت مشکلات فکری و داخلی اخوان از یک طرف و مسایل مروبط به منطقه است. نمی توان همه آنچه در مورد اخوان و مصر می گذرد را متاثر از نفوذ سیاست های خارجی حتی در مسایل امنیتی بدانیم.در سال های گذشته، کشورهای غربی به خصوص ایالات متحده به خاورمیانه به عنوان یک جامعه سیاسی نگاه نمی کرد، بلکه تنها از زاویه مردم نگاری، به این منطقه توجه می شد.از این رو سرنوشت مردم منطقه برای این کشورها چندان حایز اهمیت نبود. مهم وجود ثبات حتی با سرکوب بود به همین دلیل سرکوب برای وجود ثبات ایرادی نداشت. به همین دلیل حضور قدرت های نظامی در منطقه برای کشورهای غربی مفید هم بود. اما کنون به دلیل حضور قدرت های نظامی این مساله برای کشورهای غربی مفید نیست. نخست اینکه دنیا به سمت جهانی شدن رفته و خاورمیانه در گفت وگوهای بیرونی در جهانی شدن مشارکت می کند. در عین حال بخش اعظمی از مهاجران خاورمیانه ایده دموکراسی و مسایل انسانی را در دانشگاه های آمریکایی و اروپایی مطرح می کنند؛ بر همین اساس غرب نمی تواند نسبت به دموکراسی در خاورمیانه بی تفاوت باشد. عدم بی تفاوتی غرب نسبت به دموکراسی در خاورمیانه نیز نشات گرفته از دو موضوع است: یکی نگاه ارزشی به مساله دموکراسی و تشویق کردن کشورها و دیگر اینکه بر این باور است دموکراسی تنها راه عبور از اسلامگرایی افراطی است. راه حل هایی نیز در این زمینه از سوی غرب دنبال شده است مانند آنچه در اندونزی، مالزی، عراق و افغانستان مشاهده می شود. هرکجا پای دموکراسی پیش رفته ، رادیکالیزم خوابیده است. به همین دلیل غرب این معادله را نادیده نمی گیرد و موضوع دموکراسی را در خاورمیانه زنده نگه خواهد داشت. اگر دموکراسی در خاورمیانه نباشد، یا اسلامگرایی رادیکالیزم، افراط گرایی و جنگ های جهادی رونق پیدا می کند یا اقتدارگرایی نظامی سکولار همدیگر را بازتولید می کنند. تجربه نشان داده تقریبا آنجا که نظامیان رشد کرده اند، محل درگیری بوده است. این را می توان در افغانستان و سوریه نیز دید. به همین دلیل غربی ها مجبورند به دموکراسی روی بیاورند و از آن حمایت کنند. چنانچه بخواهند از دموکراسی حمایت کنند، تنها گزینه برای آن نیز اخوان المسلمین است. زیرا سکولارها در خاورمیانه چندان برد ندارند. از طرفی سکولارهای می توانند با اخوان کنار بیایند. به همین خاطر می توان گفت اخوان به عنوان یک اسلامگرایی مناسب و یک آلترنانتیو برای غرب، اهمیت دارد و نمی توانند اخوان را در منطقه نادیده بگیرند. این مساله که صحنه کنونی مصر در حال ازگشت به گذشته بوده، درست است اما این بازگشت دوامی ندارد و بعید به نظر می رسد، مانند گذشته باشد. زیرا به نوعی همه نظامیان درگیری های داخلی در کارهایشان دارند. مهمترین نکته شانس اخوان در فضای آینده که دموکراتیک خواهد بود، است. فضای دموکراتیک به نفع ایران نیز خواهد بود. به شرط آنکه در داخل کشور اصلاحاتی صورت بگیرد. جریان های داخلی ما می توانند با اخوان کنار بیایند. با توجه به رشد اعتدالگرایی، این موضوع به اخوان نزدیک است. با این حال اخوان دچار مشکلات داخلی است و آن هم ذهنیت و قرائت اخوان است. برای شکل گیری دموکراسی در خاورمیانه یا هرکجای دیگر وجود سه مساله حایز اهمیت است : فکر دموکراسی ، گروه های حامی دموکراسی و نهادهای دموکراتیک. اما نکته اینجاست که در مصر نهادهای دموکراتیک وجود ندارد. انتخاباتی که برگزار شد نیز بر اساس یک نهاد دموکراتیک نبود. به اینگونه انتخابات " جملوکیه " می گویند. یعنی پادشاهانی که همواره به صورت تشریفاتی رای دارند. این همان جمهوری_ ملوکیه است. از سویی دیگر اخوان نیز درک روشنی از دموکراسی ندارد. تنها تجربه اخوان در تونس و ترکیه است. دموکراسی در نظر اخوان تقلیل یافته به شورا است. شورایی که تنها محدود به مسلمان می شود و علاقه ای نیز برای حضور غیر خودی در آن وجود ندارد. اخوانی ها نتوانستند با قبطی ها و سکولارها کنار بیایند. به همین دلیل در درون خود با چالش فکری رو به رو هستند. اخوان دموکراسی را به شدت به مفهوم شورا تقلیل می دهد و در نهایت شورا نیز شبیه گفت وگو میان خود آنها است و با دیگران آشتی ندارند. به همین دلیل بر این باورم که گیر اخوان در داخل خودشان بوده نه فشارهای آمریکا و عربستان و دیگر کشورهای غربی. اگر اخوان بتواند این چالش را برطرف کند به راحتی می تواند با جوان عبری و بخشی از جامعه کنار بیاید. ظاهرا موتور دموکراسی در خاورمیانه بر دوش اخوان است اما اکنون این موتور خراب است، یعنی به لحاظ فکری ایراد دارد. تردید آمریکا نیز به همین مساله مربوط می شود. آمریکایی ها بین دو دولت قرار گرفته اند. یکی دولتی که دموکراسی را می پذیرد ولی آن را به شورا تقلیل می دهد و از درون آن قانون اساسی خودش را بیرون می آورد و دیگری دولتی که دموکراسی را به مباحث نظامی و تشریفاتی می برد. از این رو آمریکا به دنبال این است که بداند از کدام دولت موتور دموکراسی روشن می شود. به همین خاطر ضرورت بازگشت به تعمیر موتور دموکراسی از سوی اخوان محسوس است. این را می توان در جلسات اخوان در قاهره و استانبول مشاهده کرد. جریان مهمی که در حال فکر کردن بر روی این مساله است و باید مورد توجه قرار گیرد. نمی توان همه این نوع موضوعات را به بیرون ارجاع داد؛ چرا که بیرون نیز همواره در بسیاری از موارد کنترل موضوع را از دست داده است. هم اسرائیلی ها، روس ها، آمریکایی ها و هم عربستان گاهی کنترل موضوع از دستشان خارج شده است. مشکل اینجاست کار به دست کسانی افتاد که از توانشان خارج بود. از طرفی جوانان مصر هم فکر ایجابی ندارند. آنها تخیلی از دموکراسی دارند: یعنی حذف وضع موجود. اما اینکه چگونه آن را بسازند، نه هنر فعالیت سیاسی و نه ایده درستی از دموکراسی دارند. این امر موجب می شود که هواره ابزار اپوزیسیون شوند. جوانان مصر نمی توانند جذب ارتش شوند برای همین فکر می کنم این بار ابزار اخوان خواهند شد. مرحوم بازرگان جمله ای را به جوانان ایران می گفتند مبنی بر اینکه میوه کال خوراک حیوان است. اکنون نیز ادبیات جوانان عبری کال است. منظور آنها از دموکراسی یعنی: نه به الآن. ممکن است این " الآن " اخوان باشد، یا ارتش و یا ژنرال السیسی. انتشار اولیه: جمعه 16 خرداد 1393/ باز انتشار : سه شنبه 20 خرداد 1393